رسیدگی به این ماجرا از اوایل امسال با شکایت داماد جوانی در دادگاه خانواده تهران آغاز شد.
وی در حالی که ادعا میکرد همسرش مبتلا به نوعی بیماری لاعلاج است، خواستار باطل شدن عقدنامه بدون پرداخت مهریه عروس شد و گفت: «2 سال پیش به خواستگاری «فریبا» رفتم و خانواده عروس پس از چند جلسه جواب مثبت دادند سپس در یک مهمانی رسمیعروس را با مهریه 500 سکه طلا به عقد خود درآوردم. اما متأسفانه خیلی زود بهانهجوییهای «فریبا» آغاز شد. او خواستههای پیشبینی نشدهای داشت که خرید و تهیه جهیزیه توسط من فقط یکی از آنها بود. سرانجام خواستههای غیرمنطقی و ناتمام عروس بین خانوادهها اختلاف انداخت تا اینکه «فریبا» به طور غیرمنتظرهای پیشنهاد کرد زندگی مشترکمان را در کنار مادرش شروع کنیم تا بتواند از مادر بیمارش هم نگهداری و مراقبت کند. اما از شنیدن این موضوع آنقدر عصبانی شدم که به زندگی با او و آینده مشترکمان پشت پا زده و قهر کردم.
وقتی میگم قوانین باید به روز بشن تا جلوی این مسخره بازی ها گرفته بشه واسه همینه ها <سیاوش >
ازدواجهای عجیب عروس کوچولوها
ازدواج کوچولوها در استان هرمزگان را میتوان یکی از عجیبترین عروسیها دانست.
این در حالی است که در دنیای مدرن امروزی همه کارشناسان و جامعهشناسان، ازدواج در سن پختگی را منطقی میدانند یا گروهی از افزایش سن ازدواج ابراز نگرانی میکنند.
شاید کمتر کسی ازدواج در دوران کودکی را بیمشکل بداند اما در استانهای جنوبی و در میان جمعیتی که به صورت قومی و عشیرهای زندگی میکنند ازدواج کوچولوها جزئی از آداب و رسوم به حساب میآید.
مشخص نیست چرا این رسومات هنوز پابرجاست چرا که چالش هایی در زندگی این کوچولوها به وجود میآید یا کسی باور ندارد دختربچهای با یک مرد که 25 سال با هم تفاوت سنی دارند سرسفره عقد بنشیند.
رضا غلامپور، مدیر کل اداره ثبت احوال استان هرمزگان گفت: در سالی که گذشت 5 مورد ازدواج دختران کمتر از 10 سال را داشتهایم که 3 دختر مینابی بودند که با دامادهای 15، 19 و 34 ساله ازدواج کردهاند.