با توجه به پیشرفت علوم و بهکارگیری ابزار مدرن در ارتکاب جرم توسط بزهکاران و سوء استفاده از تکنولوژی در روابط اجتماعی و انسانی و نیز امکاناتی که علومی چون پزشکی، فیزیک، شیمی، رایانه و... جهت سهولت در کشف جرم و یا اثبات بیگناهی افراد در اختیار مقامات قضایی قرار میدهد و وابستگی فرآیند دادرسی کیفری را به متخصصین این علوم ناگزیر می سازد. در این مقاله به اختصار به حقوق و وظایف دارندگان این تخصص و فنون که به عنوان خبره و کارشناس در تحقق عدالت کیفری نقش آفرینی میکنند، میپردازیم.
* معمولاً هنگامی قاضی به نظر کارشناس و خبره استناد می کند که شخصاً فاقد تخصص لازم در آن امر باشد و هنگامی از اهل خبره در معاینه محل دعوت میکند که اظهار نظر او از حیث علمی یا فنی یا معلومات مخصوص لازم باشد. برای مثال دعوت از پزشک قانونی هنگام کشف جسد در صحنه جرم یا ارزیاب در جرم تصرف عدوانی و یا کارشناس تصادف در حادثه رانندگی.
جرم هنگامی مشهود به حساب میآید که:
- در دیدگان ضابطان دادگستری واقع شود و یا بلافاصله پس از وقوع جرم مأموران در محل وقوع حادثه حاضر شده و یا آنکه بلافاصله پس از وقوع جرم آثار آن را مشاهده کنند. برای مثال قتلی صورت گرفته باشد و بلافاصله مأمورین با جسد متوفی مواجه شوند.
- قربانی جرم یا دو نفر یا بیشتر که ناظر وقوع جرم بودهاند بلافاصله پس از وقوع جرم فردی را به عنوان مرتکب معرفی کند و یا آنکه آثار و علائم ارتکاب جرم یا اسباب و دلایل جرم در دست متهم پیدا شود و یا آنکه تعلق این آلات و ادوات به متهم ثابت شود.
- در صورتی که متهم بلافاصله پس از وقوع جرم قصد فرار داشته یا در حال فرار یا فوری پس از آن دستگیر شود.
- در مواردی که صاحبخانه بلافاصله پس از وقوع جرم ورود مأمورین را به خانه تقاضا کند.
- وقتی که متهم ولگرد باشد.
- اگر ضابطان به وقوع جرمی مشکوک باشند یا اینکه اطلاعات آنها از وقوع جرم از منابع معتبر و موثقی نباشد قبل از اطلاع به مقامات قضایی باید تحقیقات لازم را در مورد درستی یا نادرستی موضوع به عمل بیاورند. البته بدون آنکه حق دستگیری یا ورود به منزل کسی را داشته باشند و باید نتیجه اقدامات خود را نیز به مقامات قضایی اطلاعدهند.
- ضابطان دادگستری باید در اسرع وقت و در مدتی که مقام قضایی تعیین میکند نسبت به انجام دستور و تکمیل پرونده اقدام کنند.
- گزارش ضابطان در صورتی برای قاضی اعتبار دارد که موثق و مورد اعتماد باشد.
خانواده، این اجتماع کوچک از تولد تا مرگ دچار فرازها و فرودهایی است که گاه بس پیچیده و عجیب می نماید که انصافاً باید در کتب تاریخی تجربیات به دست آمده را به عنوان عبرت برای آیندگان به تصویر کشید.
گرچه جدایی زن و مرد به از هم پاشیدگی نهاد خانواده و تحمل آثار زیان باری منجر می شود، لیکن طبق قوانین جاری کشور با هدف ترمیم بخشی از عواقب مذکور تمهیداتی اندیشیده شده است که اختصاراً به توضیح آن میپردازیم. یکی از حقوقی که از ازدواج ناشی می شود علاوه بر مهریه و نفقه و تمکین، نحله و اجرتالمثل است.