رسیدگی به این ماجرا از اوایل امسال با شکایت داماد جوانی در دادگاه خانواده تهران آغاز شد.
وی در حالی که ادعا میکرد همسرش مبتلا به نوعی بیماری لاعلاج است، خواستار باطل شدن عقدنامه بدون پرداخت مهریه عروس شد و گفت: «2 سال پیش به خواستگاری «فریبا» رفتم و خانواده عروس پس از چند جلسه جواب مثبت دادند سپس در یک مهمانی رسمیعروس را با مهریه 500 سکه طلا به عقد خود درآوردم. اما متأسفانه خیلی زود بهانهجوییهای «فریبا» آغاز شد. او خواستههای پیشبینی نشدهای داشت که خرید و تهیه جهیزیه توسط من فقط یکی از آنها بود. سرانجام خواستههای غیرمنطقی و ناتمام عروس بین خانوادهها اختلاف انداخت تا اینکه «فریبا» به طور غیرمنتظرهای پیشنهاد کرد زندگی مشترکمان را در کنار مادرش شروع کنیم تا بتواند از مادر بیمارش هم نگهداری و مراقبت کند. اما از شنیدن این موضوع آنقدر عصبانی شدم که به زندگی با او و آینده مشترکمان پشت پا زده و قهر کردم.
به همین خاطر یک سال از او بیخبر بودم و با هم هیچ رفت و آمد و ارتباطی نداشتیم. هر چند در آن روزها از عذاب بهانهجوییهای «فریبا» رها بودم اما همواره حسرت میخوردم که چرا این پیوند تنها 20 روز دوام داشت و عمر زندگی رؤیاییام این قدر کوتاه بود.»
مرد جوان با ناراحتی ادامه داد: سرانجام با میانجیگری بزرگترها ما آشتی کردیم و دوباره رفت و آمدهای خانوادگی از سرگرفته شد. بعد هم برای مراسم عروسی در یک تالار مجلل، برنامهریزی کرده و کارت دعوت هم فرستادیم. اما دو روز قبل از جشن، خواهرم در آرایشگاهش به طور اتفاقی متوجه شد عروس مبتلا به بیماری پوستی «برص» است که همه بدنش به غیر از صورتش را مبتلا کرده است. پس از مشورت با یک پزشک متوجه شدم بیماری «برص» یا «پیسی» غیرقابل درمان و لاعلاج است. بنابراین با افشای این ماجرا، جشن عروسی را به هم زدم و تقاضا دارم طبق قانون، عروس فریبکار مجازات و عقد ما هم فسخ شود چرا که حالا میفهمم تمام قهر و آشتیها و بهانهجوییهای عروس با نقشه قبلی بوده تا من دیر متوجه بیماریاش شوم و گذشت زمان به نفع او تمام شود. ضمن اینکه به تازگی متوجه شدهام دختر عموهای عروس هم دچار این بیماری هستند و نمیخواهم با تشکیل خانواده، فرزندانی بیمار داشته باشم.
قاضی دادگاه با شنیدن اظهارات داماد و دریافت شکایت، دستور تعیین وقت دادرسی و احضار عروس را صادر کرد. زن جوان در پی اطلاع از شکایت شوهرش با حضور در دادگاه گفت: «عماد» تابستان 88 به خواستگاریام آمد و چند روز بعد هم مراسم عقد ما برگزار شد. از آنجا که خواهرشوهرم سالن آرایش زنانه دارد دو روز قبل از عقد، وقتی همراه مادر و خواهرشوهرانم در آرایشگاه بودیم، متوجه لکههای پوستیام شدند و در خصوص آن سؤال کردند. من هم به آنها گفتم دچار چندرنگی پوستی هستم و این گفتوگوهای دوستانه در فیلم مراسم هم موجود است. با این وجود روز بعد نیز مادرم واسطهای به خانه داماد فرستاد و وضعیت پوستیام را بهطور کامل برای آنها شرح داده، شوهرم نیز گفته بود این موضوع اهمیتی ندارد و یک عمر به پای بد و خوبم میماند اما او 20 ماه پس از عقد با طرح این موضوع در دادگاه خواستار فسخ نکاح شده تا من را بدون حق و حقوقم طلاق دهد.
بدین ترتیب پس از بررسی دقیق فیلم عقد از سوی واحد مددکاری دادگاه خانواده و تأیید صحت اظهارات عروس، قاضی پرونده اعلام کرد هر چند بیماری «برص» موجب فسخ نکاح است اما چون داماد با اطلاع از این موضوع در مهلت قانونی برای جدایی اقدام نکرده، درخواستش مردود است و برای جدایی باید مهریه عروس را بپردازد.
با اعتراض داماد به رأی دادگاه، پرونده برای رسیدگی نهایی به شعبه 26 دادگاه تجدیدنظر استان تهران فرستاده شد که هیأت قضایی دادگاه عالی نیز حکم صادره را براساس موازین قانونی دانسته و آن را تأیید کردند.
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما وکیل محترم
مادر من آن طور که از چند نفر شنیده ام، فرزند خوانده هستند. زمانی که برای انحصار وراثت اقدام کردیم شورای حل اختلاف به ما گفت که ایشان شاکی دارند و متوفی خواهر دارد و ما نمی توانیم برگه ای به شما بدهیم. بعد از استعلامی که توسط دادگاه صورت گرفت، مشخص شد که پدربزرگ ( خوانده) من شهادت داده که مادرم در منزل او به دنیا آمده و 2 نفر هم امضا کرده اند.این مدارک از ثبت احوال شهرستان مادرم به دست آمد. حالا می خواهم از خدمت شما بپرسم که آیا برای اثبات فرزند خواندگی مادرم کار دیگری هم می توانند صورت بدهند یا اینکه ما برنده این پرونده می شویم. در ضمن زمان فوت پدربزرگم هم یک دادنامه تنظیم شد مبنی بر اینکه مادربزرگ مرحومم و مادرم تنها وراث قانونی پدربزرگم هستند. با تشکر از وقتی که گذاشتین. در پناه خدا
سلام خدمت مهشید خانم
ممنون از بازدیدتون
من متوجه نشدم که اصرار شما برای اثبات این فرزندخواندگی چیه؟
اگر دریافت ارث منظور شماست که ارث در قانون مدنی از دوراه نسب و سبب به شخص تعلق میگیره و فرزند خواندگی در ایران موجب ارث نیست.
سعی کنید سوال ها رو به ایمیل reihansefat@gmail.com بفرستید.
سلام. ممنون از توجهتون. سئوالمو ایمیل کردم. مرسی
سلام
امیدوارم مفید بوده باشه
با تشکر///سیاوش